وبلاگ شخصی رسول چگینی

جستارهایی در تاریخ اسلام | امامت اهل بیت علیهم السلام | نقد وهابیت |

وبلاگ شخصی رسول چگینی

جستارهایی در تاریخ اسلام | امامت اهل بیت علیهم السلام | نقد وهابیت |

پیوندها

۳ مطلب در بهمن ۱۴۰۱ ثبت شده است

دوشنبه, ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، ۰۸:۴۱ ق.ظ

آیا اطلاق عنوان شهید بر حضرت زینب(س) صحیح است؟!

یکی از سوالاتی که همواره در موسم وفات حضرت زینب(س) و برخی دیگر از اهل بیت پیامبر(ص) مطرح می شود، این است که آیا می توان ایشان را شهید خطاب کرد یا خیر؟

در پاسخ به این سوال باید ابراز داشت که گمشده این ابهام را باید در تفسیر معنای شهادت جستجو کرد.
شهید عبارت است از کسی که در جهاد با کافران یا باغیان در میدان جنگ کشته شود، به شرط آنکه جنگ با اذن پیامبر(ص) یا امام(ع) باشد. حکم شرعی ویژه ای نیز برای او در نظر گرفته شده که نیاز به غسل و کفن ندارد.
اما شهید، علاوه بر اطلاق یاد شده، اطلاق دیگری نیز دارد که برخی از آن به «اطلاق تنزیلی» و یا شهید به حسب اجر و ثواب تعبیر کرده‌اند. شهید در این اطلاق بر فردی که در راه حفظ جان، مال یا ناموس خود در برابر دشمن مهاجم کشته می‌شود، اطلاق می‌گردد. لیکن احکام شهید بر این افراد جاری نمی‌شود و تنها در اجر و ثواب با شهدا شریک‌اند. 
فقهای اسلام بحثهای متفاوتی ذیل عنوان شهید مطرح کرده اند که بیشتر این بحوث، برخاسته از تعیین حکم شهید بر افراد به جهت ملغی شدن حکم غسل و کفن است. به همین جهت گفته اند کسی که در میدان جنگ زخمی شده و ساعاتی پس از انتقال به پشت جبهه، پیش از آنکه جنگ خاتمه یابد، کشته شده است، اختلاف می‌باشد و برخی احکام شهید را جاری ندانسته‌اند همچون:
المقنعة، ص۸۴.
الشیعة ج۱، ص۳۲۰.
جامع المقاصد ج۱، ص۳۶۵.
کشف الإلتباس، ص۲۷۲-۲۷۳. 
همچنین اجرای حکم شهید بر جانبازان غیور نیز محل اختلاف است. حتی اگر مجروحِ منتقل شده به پشت جبهه پس از جنگ بمیرد، احکام شهید بر او جاری نمی‌شود: 
الخلاف ج۱، ص۷۱۲. 
دقت علما در این حکم شرعی آنجا نمایان میشود که حتی بر کشته‌ای که در میدان جنگ پیدا شده است و اثری از کشته شدن در بدنش وجود نداشته باشد، اجرای احکام شهید بر او محل اختلاف است.
المعتبر ج۱، ص۳۱۲.
تحریر الأحکام ج۱، ص۱۱۷-۱۱۸.
جواهر الکلام ج۴، ص۹۳. 

همانگونه که مشاهده میکنید این مسائل تنها به جهت ملغی شدن حکم لزوم غسل و کفن است، و همه اختلافاتی که در این زمینه وجود دارد، به همین مساله بازمیگردد ولی از جهت اجر و پاداش، شاید تفاوت چندانی میان شهید در معرکه با جانبازان و مجروحان نداشته باشند. 

با توجه به مطالب پیشگفته قابل استنتاج است که ادعای شهادت برای حضرت زینب(س)، به معنای شهادت در معرکه جنگ نیست تا بتوان حکم غسل و کفن را ساقط نمود، بلکه به جهت اجر و پاداشی است که در اثر تحمل مصائب و سختی های کاروان اهل بیت(ع) از کربلا تا شام و تا مدینه با آن مواجه بوده اند. درست مانند جانبازان عزیزی که در اثر مشاهده صحنه های دهشتناکی از قتل و کشتار همرزمانشان، دچار بیماری های روحی شده اند و حتی پس از گذشت ۳۰ سال، هنگام مرگ آنان را شهید خطاب میکنند. 
در تایید اطلاق عنوان شهید بر این افراد، اینکه اگر کسی به سبب ترس و وحشت و فشارهای روحی وارده بر اثر افعال دیگران، جان خود را از دست بدهد، نمیتوان مرگ او را، مرگی طبیعی دانست بلکه حتی میتوان دیه قتل غیرعمد یک انسان را از طرف مقابل او گرفت. همانگونه که امیرالمومنین علی(ع) درباره زنی که از ترس مواجهه با عمر بن خطاب، جنین داخل رحم خود را سقط کرد، حکم به پرداخت دیه جنین توسط عمر بن خطاب کردند.
المجموع نووی، ج19، ص11. 

بر این اساس آیا میتوان وفات حضرت زینب(س) را مرگ طبیعی دانست آنهم تنها یک سال پس از واقعه کربلا و در سن ۵۷ سالگی و پس از مشاهده قتل و غارت بهترین انسانها و اسارت خاندان وحی و ذریه رسول الله(ص)؟! 
وانگهی دست تحریف و تزویر حکومت اموی، مانع از آشکار شدن شهادت مستقیم حضرت زینب(س) توسط عمال یزید بوده است. 
علی ای حال در صورت نپذیرفتن این پاسخ، ناگزیر از اجرای ادعای مزبور در حق حضرت رقیه(س) و دیگر مخدرات اهل بیت(ع) خواهیم بود زیرا در دلیل شهادت، یکسان هستند. 

نتیجه سخن اینکه اطلاق عنوان شهید برای حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) و دیگر شهدای از اهل بیت(ع)، اطلاق تنزیلی عنوان شهید است که کاملا مرسوم و دارای پشتوانه روایی است و نمیتوان آن را نادرست دانست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۰۱ ، ۰۸:۴۱
رسول چگینی
جمعه, ۱۴ بهمن ۱۴۰۱، ۰۸:۴۳ ق.ظ

دَری که خدا گشود و شرک بست!

 

یکی از سؤالاتی که در موضوع ولادت امیرالمؤمنین علی(ع) وجود دارد، این است که چرا باید برای تولد امام، از شیوه ای معجزه گونه استفاده شود. آیا شکافته شدن خانه کعبه به یمن ولادت امام علی(ع) دارای پیام خاصی است؟ در پاسخ به این سؤال لازم است نکاتی مورد نظر قرار گیرد:

 

جایگاه و شکل ظاهری ساختمان کعبه هنگام شکافته شدن

خانه کعبه بنایی در میان مسجد الحرام در شهر مکه است. روایات بسیاری، تاریخ بنای کعبه را پیش از ابراهیم(ع)، در دوره آدم(ع) و حتی قبل از خلقتِ حضرت آدم(ع) دانسته‌اند. مشهور عالمان شیعه نیز بنای کعبه را پیش از حضرت ابراهیم(ع) دانسته‌اند. این بنا تا زمان طوفان حضرت نوح(ع) باقی بود و سپس در طوفان از بین رفت. حضرت ابراهیم(ع) به همراه فرزندش اسماعیل(ع)، کعبه را براساس همان پایه‌هایی که داشت، تجدید بنا کردند. پس از استقرار فرزندان اسماعیل در کعبه ابتدا قبیله حرهم، بعد قبیله خزاعه، سپس قریش ساکن مکه و متولی شدند و در طول آن اعصار و قرون کعبه از صورت معبد یکتاپرستانه به صورت بتکده در آمد.

در سیزدهم رجب سال ۳۰ عام الفیل (۱۰ سال پیش از بعثت)، حادثه‌ای بس عجیب رخ داد که هرگز در تاریخ بشریت سابقه نداشته و بعد از آن نیز تکرار نشده است، و آن حادثه، به دنیا آمدن نوزادی است در درون خانه کعبه که به نام علی علیه السلام اسم گذاری شد.

کعبه در زمان ولادت امام علی(ع)، بنائی مربع‌شکل بوده که از چهار دیوار تشکیل می‌شد. ارتفاع هر دیوار ۹ ذراع (حدود چهار و نیم متر) بوده است. تا آن زمان، کعبه هنوز مسقف نشده بود و درِ آن به زمین متصل بود. اولین مرتبه، سال پنجم پیش از بعثت پس از سیل ویرانگری که ساختمان کعبه را تخریب کرد، پس از نوسازی این بنا توسط قریش، برای کعبه سقف از جنس چوب که بر روی شش ستون چوبی قرار داشت، نصب شد و درِ آن از زمین فاصله گرفت به گونه ای که فقط با نردبان و پله می شد به درون کعبه داخل شد (جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الإسلام، ج ۱۲ ص ۹).

از زمان بنای کعبه تا پیش از بعثت پیامبر اکرم(ص)، کعبه همچنان به عنوان مکان مقدسی شناخته می شد. در این دوره، بادیه نشینان جزیرة العرب، سالی یک مرتبه تمام اختلاف های خود را کنار می گذاشتند و به منظور پرستش خدای یگانه و یا إلهه‌های خود در کعبه گرد هم می آمدند.

 

حضور زنان باردار در جوار کعبه جهت آسان شدن وضع حمل

در طول تاریخ همواره وضع حمل برای زنان باردار یکی از منزلگاه های دشوار در فرآیند تکثیر نسل بوده است و البته آمار قابل توجهی از زنان در این مسیر جان خود را از دست می دادند. به همین منظور زنان باردار برای وضع حمل آسان، به راه های علاج طبی و معنوی روی می آوردند. یکی از مشهورترین کارهایی که زنان عرب عصر پیشابعثت انجام می دادند، تبرک به خانه کعبه بوده است. مقدس ترین بخش کعبه حجر الاسود بود که بر دیوار کعبه نصب شده بود و برای تبرک توسط طواف کنندگان لمس می شد (جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الإسلام، ج ۱۲ ص ۱۳). گفته شده که عادت زنان بنی هاشم این بود که وارد بر خانه خدا شده و شکم خود را به دیوار کعبه می کشیدند تا وضع حملشان آسان شود. (بُستی معتزلی، المراتب، ص ۱۵۱).

فاطمه بنت اسد یکی از زنان بارداری بود که در میانه ماه رجب، روزهای آخر بارداری خود را می گذراند و هر لحظه منتظر به دنیا آمدن فرزند دلبندش بود. اما وضع حمل او با سختی مواجه شده بود و طاقت تحمل این درد را نداشت. عادات اهل جاهلیت آن بود که درِ کعبه را در نیمه رجب باز می کردند و برای زیارت وارد آن می شدند (آلوسی، السیوف المشرقة ومختصر الصواقع المحرقة، ص۲۰۴ ). اما فاطمه می دانست که آن مکان، مقدس است و حق ورود به آنجا را نخواهد داشت. درد او شدت گرفت و هنوز نیمه رجب فرا نرسیده بود. نمی توانست به امید باز شدن در کعبه باشد. نه پدرش اسد بن هاشم حضور داشت و نه مادرش حُبّی بنت هرم (بسنوی، محاضرة الاوائل ومسامرة الاواخر، ص۷۹)؛ او هیچ برادری هم نداشت که تکیه‌گاهش باشد. وقتی همسرش ابوطالب، وضعیت سخت فاطمه را دید، غمگین و ناراحت شد. احتمال از بین رفتن مادر و جنین دور از ذهن نبود. در کوچه های مکه، ام العارة دختر عبادة بن نضلة ساعدی در جمع تعدادی از زنان بود که ابوطالب را گریان دید. علت را پرسید. ابوطالب دستش را بر صورتش گذاشت و گفت: همسرش فاطمه در شدت درد زایمان است. هیچ کاری از دست کسی بر نمی آمد و جز انتظار گذر زمان و بهبود شرائط، هیچ امیدی وجود نداشت. در این هنگام حضرت محمد(ص) سر رسید. محمد(ص) چون فرزندی برای ابوطالب بود و فاطمه حق مادری بر گردن محمد(ص) داشت. او از ۸ سالگی در دامان آنها رشد کرده بود و نمی توانست شاهد غم و ناراحتی و دردهای پدر و مادر ناتنی خود باشد. محمد(ص) اکنون جوانی ۳۰ ساله شده بود و اخلاق و منش درست او، زبانزد عام و خاص بود. پیامبر(ص) آمد فرمودند چه شده است ای عمو؟ ابوطالب گفت: فاطمه بنت اسد از شدت درد حمل به سختی افتاده است. پیامبر دست ابوطالب را گرفت در حالی که او دست فاطمه بنت اسد را گرفته بود به نزد کعبه آمدند (ابن المغازلی، مناقب أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب رضی الله عنه، ص ۵۸-۵۹). اول شب بود که آنها وارد بر کعبه شدند (زرندی حنفی، نظم درر السمطین، ص ۷۶). در کنار کعبه پیامبر(ص) برای او دعا کرد و فاطمه نیز از خدا خواست ولادت نوزادش را بر او آسان گرداند (کلینی، کافی، ج۳ ص۳۰۰). سپس دیوار کعبه شکافته شد او به درون کعبه رفت. پس از چهار روز بیرون آمد و فرزندی را در دست داشت و سپس گفت: من بر همه زنان گذشته فضیلت دارم؛ زیرا آسیه بنت مزاحم خدا را به نهانی پرستید؛ در آن‌جا که پرستش خدا خوب نبود جز از روی ناچاری، و مریم دختر عمران نخل خشک را به دست خود جنبانید تا از آن خرمای تازه چید و خورد و من در خانه محترم خدا وارد شدم و از میوه بهشت و بار و برگش خوردم و چون خواستم بیرون آیم، یک هاتفی آواز داد: ای فاطمه! نام فرزندت را علی بگذار که او علی است و خدای اعلی می‌فرماید: من نام او را از نام خود گرفتم و به ادب خود تأدیبش نمودم و غامض علم خود را به او آموختم و اوست که بت‌ها را در خانه من می‌شکند و اوست که در بام خانه‌ام اذان می‌گوید و مرا تقدیس و تمجید می‌کند خوشا به حال کسی که او را دوست دارد و فرمان‌بردار اوست و بدا به حال کسی که او را دشمن دارد و نافرمانی او کند (شیخ صدوق، الأمالی، ج ۱ ص ۱۹۴).

ماجرای تولد حضرت علی(ع) در خانه کعبه، به قدری مشهور بود که حاکم نیشابوری (م ۴۰۵ق) از علمای بزرگ اهل سنت پیرامون ولادت امیرالمؤمنین علی(ع) چنین می نویسد:

روایات متواتری وارد شده که فاطمه بنت اسد، امیرمؤمنان علی بن ابی طالب – کرم الله وجهه – را در داخل کعبه به دنیا آورده است (حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۵۵۰)

 

چرایی گشایش دیوار کعبه

یکی از سؤالاتی که در این ماجرا وجود دارد، مکان شکاف دیوار کعبه برای ورود فاطمه بنت اسد است. تاریخ‌نگاران با استناد به روایات تاریخی، محدوده شکاف دیوار کعبه را، در اطراف رکن یمانی دانسته اند (جعفریان، آثار اسلامی مکّه و مدینه، ج ۱ ص ۹۳). گفتنی است کعبه دارای چهار گوشه است که هر گوشه به عنوان یک رکن نامگذاری شده است. ارکان چهارگانه کعبه عبارتند از رکن یمانی، رکن حجر الاسود، رکن عراقی و رکن شامی.

نکته حائز اهمیت اینکه بر اساس روایتی از پیامبر خدا(ص)، حضرت ابراهیم(ع) کعبه را به گونه ای ساخت که دارای دو در بوده است؛ زیرا در حدیثی از رسول الله(ص) نقل شده که اگر بیم سرکشی قریش نبود، کعبه را به حالت اول درآورده و دو در برای آن قرار می دادند (بخاری، صحیح بخاری، ج ۱ ص ۳۷). درِ شرقی در کنار رکن حجر الاسود است و درِ غربی به موازات آن قرار داشته است (همانگونه که عبدالله بن زبیر دری در آنجا باز کرد: ازرقی، اخبار مکه، ج ۱ ص ۲۰۷). بر این اساس درِ غربی در کنار رکن یمانی بوده است؛ دقیقاً همان مکانی که طبق روایات تاریخی، برای ورود فاطمه بنت اسد، شکافته شده است. در غربی در زمان ولادت امام علی(ع) مسدود بوده است؛ زیرا در گزارشات پیرامون بازسازی کعبه، به جزء جزء شدن کعبه توسط قبائل عرب اشاره شده و تنها از یک در نام برده شده است (ابن هشام، سیره ابن هشام، ج ۱ ص ۱۹۵)!

شاید بتوان آرزوی پیامبر(ص) برای بازسازی کعبه را با آیه «وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ» (اسراء: ۸۰) پیوند زد. این آیه در فتح مکه و هنگام ورود پیامبر(ص) نازل شده است (القمی، تفسیر القمی، ج ۲ ص ۲۶). آیه بعد که اشاره به آمدن حق و از بین رفتن باطل دارد «وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا» (اسراء: ۸۱) مربوط به هنگامی است که رسول الله(ص) به اطراف کعبه ای آمدند که آکنده از بت‌های مشرکان بود (طبری، تفسیر طبری، ج ۱۷ ص ۵۳۶). بنابراین می توان مدخل صدق و مخرج صدق را نیز مربوط به کعبه دانست. با این برداشت شاید بتوان اینگونه تفسیر کرد که مراد از مدخل صدق و مخرج صدق، ورود و خروج کعبه است؛ این آرزویی بود که پیامبر(ص) به آن می اندیشید که بتواند روزی درِ ورود و خروج کعبه را بازسازی کند. همین سخن نیز باعث شد که عبدالله بن زبیر پس از دستیابی به حکومت، اصلاحاتی در ساختمان کعبه ایجاد کرد از جمله اینکه دو در برای کعبه قرار داد (عینی، عمدة القاری شرح صحیح البخاری، ج ۲ ص ۲۰۲). اما حجاج بن یوسف ثقفی، از طرف عبدالملک مروان مأمور شد تا اضافاتی که عبدالله بن زبیر ایجاد کرده بود، از بین ببرد. البته عبدالملک از این کار خود پیشیمان شد و گفت اگر آن روایت پیامبر(ص) را شنیده بود، ساختمان کعبه را بر آن چیزی که عبدالله بن زبیر ساخته بود، باقی می گذاشت (نیشابوری، صحیح مسلم، ج ۲ ص ۹۷۲). وقتی که هارون الرشید به حکومت رسید، قصد داشت که تغییرات حجاج بن یوسف را خراب کند و بر اساس آنچه رسول الله(ص) در نظر داشت، کعبه را بسازد اما با مشورت برخی علما از این کار منصرف شد (قاضی عیاض، إکمال المعلم بفوائد مسلم، ج ۴ ص ۴۲۸).

در حقیقت می توان اینگونه تحلیل کرد که وقتی حضرت ابراهیم(ع) خانه کعبه را بنا نهاد، برای آن دو در تعیین کرد. اما در طول سالیان بعد، یکی از این درها مسدود شد. به یمن ولادت امیرالمؤمنین(ع)، خداوند در مسدود شده را گشود. این می توانست معجزه ای شگفت شناخته شود اما قریش از افشای آن واهمه داشت. شاید بیم آن را داشتند که این نوزاد، همان پیامبری است که بساط شرک و بت‌پرستی آنان را بر می‌چیند. اما رسول خدا(ص) پس از بعثت همواره در این آرزو بودند که این در را مجدداً بازگشایی کنند؛ همان مکانی که با تولد امیرالمؤمنین(ع) توسط خداوند بازگشایی شد. به عبارت دیگر مکان ولادت امیرالمؤمنین(ع)، تجلی اراده الهی بود برای استوار گشتن بنیان توحید و یکتاپرستی.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۰۱ ، ۰۸:۴۳
رسول چگینی

کتاب هایی که برای فراگیری علم نحو استفاده می شود، در مدارس علمی مناطق مختلف با هم تفاوت دارند. اما با نگاهی به این کتب، می توان به مهمترین کتاب هایی که در تعلیم علم نحو مورد استفاده مراکز علمی قرار می گیرند، دست یافت. 
در حوزه علمیه نجف اشرف این کتب را آموزش می دهند: 
1.  «قَطر الندى و بل الصدی» ابن هشام
2.  «ألفیّة» ابن مالک و برخی شروح آن مانند شرح ابن عقیل
3.  «مُغنی اللبیب» ابن هشام انصاری

در حوزه های علمیه ایران به ویژه قم می توان این کتاب ها را آموخت:
1.  «العوامل فی النحو»، «الهدایه فی النحو»، «البدایه فی النحو»
2.  «شرح صمدیه» شیخ بهائی
3.  «الفیه» ابن مالک با شرح سیوطی و ابن عقیل
4.  «مغنی اللبیب» ابن هشام و تلخیص هایی از آن

اما در حوزه های علمی کشورهای دیگر به ویژه مناطق اهل سنت این کتب را برای تعلیم علم نحو تجویز می کنند:
1.  «الآجرومیة» محمد بن محمد بن داود صنهاجی
2.  «مُلحة الإعراب» قاسم بن علی حریری
3.  «قطر الندى وبل الصدى» ابن هشام 
4.  «ألفیة ابن مالک» ابن مالک
5.  «الکافیة» ابن حاجب 
6.  «مغنی اللبیب» ابن هشام أنصاری 

عده ای دیگر با تفاوت کمی، نام کتاب های دیگری را به میان می آورند،  و پاره ای نیز این کتاب ها را در چند مرحله دسته بندی کرده اند:
مرحله مبتدئین:
1.  «الآجرومیه» و برخی شروح آن
2.  «مُلحة الإعراب» حریری

مرحله متوسطین:
1.  «قطر الندى» که به مثابه مقدمه ای برای الفیه ابن مالک است.
2.  «ألفیة ابن مالک» به همراه شرح ابن عقیل و دیگر شروح آن
3.  «أوضح المسالک إلى ألفیة ابن مالک» ابن هشام انصاری

مرحله متخصصین:
1.  «الکافیة» ابن حاجب
2.  «ألفیة» ابن معطی با شرح آن «الصفوة الصفیة»
3.  «مغنی اللبیب» ابن هشام انصاری
4.  «الکتاب» سیبویه
5.  «الأشباه والنظائر» سیوطی.

 

منبع: المدخل الی علم النحو، رسول چگینی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۰۱ ، ۰۸:۵۸
رسول چگینی