وبلاگ شخصی رسول چگینی

جستارهایی در تاریخ اسلام | امامت اهل بیت علیهم السلام | نقد وهابیت |

وبلاگ شخصی رسول چگینی

جستارهایی در تاریخ اسلام | امامت اهل بیت علیهم السلام | نقد وهابیت |

پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کاشان» ثبت شده است

جمعه, ۱۵ مهر ۱۴۰۱، ۰۹:۱۷ ق.ظ

خدمات اهل کاشان به گسترش تشیع

یکی از موضوعات تاریخی که نیازمند تحقیق و پژوهش روزآمد است، پیرامون نقش شهرها و مناطق گوناگون در تحولات جهان اسلام است. 
از جمله این مناطق می توان به شهر کاشان اشاره کرد. اگرچه امروزه از جایگاه مرجعیت فکری و دینی این شهر کاسته شده است، اما در گذشته مردم کاشان، نقش بسزایی در زمینه عالم پروری و پرداخت مخارج ترویج دین داشته اند.

شاید بتوان اوج خدمات مردم کاشان به تشیع را، نفوذ آنان در قلب تپنده جهان اسلام دانست. مدینه که از زمان تاسیس تا به امروز، همواره به عنوان یکی از شهرهای جریان‌ساز بوده است، در خلال قرنهای پنجم تا هفتم توسط اهالی کاشان تحت مدیریت شیعیان قرار گرفت.

ابن فرحون (م ۷۶۹هـ) فقیه مالکی در کتابی که در موضوع تاریخ مدینه نگاشته است، نقش اهالی کاشان در گسترش شیعه در مدینه را اینچنین توصیف می‌کند:

«حتى قیل: إنّ المدینة لم یکن بها من یعرف مذهب الإمامیة حتى جاءها القیشانیون من العراق، وذلک أنّهم کانوا أهل مال عظیم، فصاروا یؤلفون ضعفة الناس بالمال، ویعلّمونهم قواعد مذهبهم، ولم یزالوا على ذلک حتى ظهر مذهبهم وکثر المشتغلون به، وعضده الأشراف فی ذلک الزمان، ولم یکن لهم ضِدٌّ، ولا فی مصر ولا فی الشام من یلتفت إلیهم؛ لأنّ الملک العادل نور الدین الشهید کان حاکماً على البلدین، لکن همّه الجهاد».

گفته شده در مدینه کسی که به مذهب امامیه باشد، شناخته نمی شد، تا اینکه کاشانیون از عراق به مدینه آمدند، و آنان دارای اموال فراوانی بودند و توجه مردم ضعیف را با بخشش مال جلب کردند و به آنها قواعد مذهبشان را آموختند و همواره بر این شیوه بودند تا اینکه مذهب آنان آشکار شد [فراگیر شد] و پیروانش زیاد شد و سادات مدینه در آن زمان، آنان را یاری کردند در حالی که هیچ مخالفی نداشتند و در مصر و شام کسی متعرض حال آنان نشد زیرا حاکم عادل نورالدین شهید حاکم دو شهر مکه و مدینه بود و همه تلاش او برای جهاد بود.

ابن فرحون مالکی، نصیحة المشاور و تسلیة المجاور، ص 339-340.

البته به نظر می رسد، مراد ابن فرحون از کاشانیون از عراق، عراق عجم یعنی ایران باشد زیرا منظقه ای در عراق به نام قاشان وجود نداشته و گزارشات متعدد دیگری وجود دارد که این شهر را، مشخصات آن با کاشان ایران سازگار است.

این اقدامات مردم ولایتمدار کاشان، حتی صدای ابن تیمیه حرانی (م 728هـ) را نیز در آورده و باعث شده تا منشأ انحرافات مردم مدینه را ورود اهالی کاشان در این شهر بداند. او میگوید:

«فإن أهلها کانوا متمسکین بمذهبهم القدیم منتسبین إلى مذهب مالک إلى أوائل المائة السادسة أو قبل ذلک أو بعد ذلک فإنهم قدم إلیهم من رافضة المشرق من أهل قاشان وغیرهم من أفسد مذهب کثیر منهم لا سیما المنتسبون منهم إلى العترة النبویة وقدم علیهم بکتب أهل البدع المخالفة للکتاب والسنة وبذل لهم أموالا کثیرة فکثرت البدعة فیها من حینئذ.»

همانا اهل مدینه بر مذهب قدیم خودشان که به مذهب مالک منتسب بود، پایبند بودند تا اوایل قرن ششم یا قبل از آن یا بعد از آن، در آن زمان از شیعیان مشرق از اهل کاشان و غیر آنجا بسیاری از مردم آمدند به ویژه کسانی که به خاندان عترت منتسب بودند [از نسل سادات بودند] و کتابهای خود را به مدینه آوردند و اموال فراوانی را خرج کردند تا اینکه از آن زمان بدعت در مدینه زیاد شد!

مجموع الفتاوی ابن تیمیه، ج 20 ص 300.

نکته قابل توجهی که در این گزارشات تاریخی وجود دارد، اینکه همگان تصریح کرده اند که گسترش تشیع در مدینه، بدون هیچ‌گونه خشونت و استفاده از زور و شمشیر بوده است؛ بلکه دگرگونی مذهب مردمان مدینه با اجرای برنامه های فرهنگی و نشر و ترویج عقاید تشیع بوده است. بدیهی است این مسأله بدون صرف هزینه های فراوان محقق نخواهد بود و مردم کاشان برای تحقق این هدف، به خوبی توانستند با انجام اقدامات فرهنگی، قلب مردم مدینه را به پذیرش ولایت اهل بیت علیهم السلام متوجه بگردانند.

رحمت و رضوان الهی بر مردم ولایتمداری که از جان و مال خود گذشتند تا پرچم ولایت اهل بیت علیهم السلام در سراسر گیتی به اهتزار درآید.
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۰۱ ، ۰۹:۱۷
رسول چگینی

همواره با حلول ماه ربیع الاول و فرارسیدن سالگرد شهادت امام حسن عسکری علیه السلام، یکی از موضوعات تاریخی که با ابهام همراه می شود، بقعه ای است در کاشان که منسوب به ابولؤلؤ پیروز نهاوندی قاتل عمر بن خطاب است.

درباره اینکه این مزار منسوب به چه کسی است و چگونه ابولؤلؤ به کاشان رسیده، اختلافات زیادی وجود دارد که در این فِرسته قصد پرداختن به این اختلافات را نداریم. 

غرض از این نوشتار بررسی یک ادعا درباره بقعه منسوب به ابولؤلؤ در کاشان است که گفته شده، این بقعه ابتدا برای یکی از قطبهای صوفیه بوده است و با گذشت ایام، تغییر هویت پیدا کرده و به نام ابولؤلؤ شناخته شده است.
علت طرح این ادعا، فقدان منابع دست اول درباره زمان و علت ساخت این بقعه در کاشان است و به جهت عدم دسترسی به منابع، این نظریه مطرح شده که این بقعه مربوط به یکی از اقطاب صوفیه بوده که اوایل حکومت صفویه، به عنوان قبر ابولؤلؤ معرفی شده است.

قدیمی‌ترین منبع تاریخی که خبر از وجود قبر ابولؤلؤ در کاشان داده، کتاب «حبیب السیر فی اخبار افراد البشر» تألیف غیاث‌الدین خواندمیر (۸۸۰–۹۴۱هـ) تاریخ نگار هراتی است، که غالب پژوهشگران با استناد به این منبع، پیشینه انتساب این قبر به ابولؤلؤ را قرن دهم می دانند. خواندمیر نوشته است:
«فیروز بروایت شیعه از مدینه گریخته بطرف عراق شتافت و در کاشان وفات یافت.» 
(حبیب السیر فی اخبار افراد البشر، ۱۳۳۰ش، ج۱، ص۴۸۹)

البته در این گزارش تاریخی، تنها ورود ابولؤلؤ به کاشان بیان شده و نسبت به بقعه ابولؤلؤ هیچ اشاره ای نشده است، اما احتمالاً اینگونه برداشت شده که پس از مرگ ابولؤلؤ در کاشان، برای او بقعه ای ساخته اند.

با توجه به اینکه کاوشهای تاریخی و بررسی سنگ قبر موجود در این مقبره، زمان ساخت آن را سال 777 هجری (قرن هشتم) معرفی می کند، و نظر به اینکه مؤلف حبیب السیر با زمان ساخت این بنا، دو قرن فاصله زمانی داشته، ممکن است ادعای تغییر ماهیت این مقبره از یک قطب صوفی به ابولؤلؤ قابل توجه قلمداد گردد؛ زیرا آنان برای ادعای خود به جمله حک شده بر روی سنگ قبری که در این مقبره وجود داشته استناد می کنند که بر آن نوشته شده است: «هذا قبر عبد من عبادالله الصالحین حشره الله مع من کان یتولاه بتاریخ ۷۷۷». از این عبارت نتیجه گرفته اند که عبارت «عبد من عباد الله الصالحین» درباره یکی از بزرگان صوفیه بوده است.

اما دستیابی به منبعی که پیشینه انتساب این مقبره به ابولؤلؤ را مقارن یا نزدیک با زمان ساخت آن نشان دهد، این ادعا را زیر سؤال می برد.
گزارش نویافته ای که برای اولین بار، نگارنده این فرسته از آن خبر می دهد، اشاره دقیق‌تری به مزار منسوب به ابولؤلؤ و برگزاری مراسم ویژه بر این مزار دارد، توسط احمد بن إسماعیل بن عثمان بن محمد کورانی شافعی حنفی (813-893هـ) ثبت شده است. او در کتاب «الکوثر الجاری إلى ریاض أحادیث البخاری» در مقام شرح حدیثی درباره نحوه قتل عمر بن خطاب می گوید:

«وأعجب من هذا ما أذکره، وهو أن فی بلاد العجم بلد یسمى کاشان، فیه غلاة الروافض، لهم مزار عظیم معظم، یقولون: إنه قبر أبی لؤلؤة قاتِلُ عمر، ولما تواتر أن الرجل قتل هناک -وضعوا شعرًا معناه مدح علی بن أبی طالب.»
و عجیب‌تر از این، چیزی است که ذکر می کنم و آن اینکه در بلاد عجم شهری است که کاشان نامیده می شود و در آن غالیان رافضی حضور دارند، برای آنان زیارتگاه بزرگی است که می گویند: آن قبر ابولؤلؤ قاتل عمر است و چونکه به متواتر رسیده که آن مرد در آنجا کشته شده است، اشعاری می سرایند که معنای آن مدح علی بن ابی طالب [علیه السلام] است. 
(کورانی، أحمد، الکوثر الجاری إلى ریاض أحادیث البخاری، ج 6 ص 460. تحقیق: الشیخ أحمد عزو عنایة، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، الاولی، 1429 هـ.)

نکته قابل توجه اینکه احمد بن اسماعیل کورانی، متولد شهرزور (از شهرهای کنونی کردستان عراق) است که سفرهایی به عراق، شام، و روم داشته است و در نهایت در قسطنطنیه (استانبول ترکیه) از دنیا رفته است. او هیچگاه به مناطق مرکزی ایران سفر نکرده است و اطلاعاتی که درباره مزار ابولؤلؤ در کاشان را نقل کرده، از اخباری است که از دیگران شنیده است. این بدان معنی است که این مزار پیش از قرن نهم، به این نام شناخته می شده که توجه مخالفان را به خود جلب کرده است.

با توجه به اینکه قدمت بنای مزار منسوب به ابولؤلؤ  قرن هشتم است، بنابراین این ادعا که مزار منسوب به ابولؤلؤ، ابتدا مربوط به یکی از شیوخ صوفیه بوده و با گذشت ایام، به قبر ابولؤلؤ تغییر هویت یافته، زیر سؤال می رود؛ زیرا کورانی حدود 40 سال پس از ساخت این مقبره به دنیا آمده است و آگاهی یافتن او از وجود قبر ابولؤلؤ در کاشان، بر اثر شنیده هایی بوده که به گوش او رسیده است. بدیهی است تغییر هویت یک بنای شناخته شده صوفی به یک شخصیت جنجال برانگیز شیعی و شهرت یافتن آن در این مدت کوتاه (حداکثر تا زمان نگارش کتاب، حدود صد سال)، هیچ مؤید و نظیر تاریخی ندارد. در نتیجه این مزار از ابتدا به نام ابولؤلؤ ساخته شده است. 

البته این پژوهش نسبت به اینکه انتساب این قبر به ابولؤلؤ صحیح است یا خیر؟ هیچ قضاوتی ارائه نکرده و تنها به این نکته پرداخته که این مقبره از ابتدا، برای ابولؤلؤ ساخته شده است. ممکن است این مزار ابتدا به عنوان یادبود ابولؤلؤ ساخته شده که بعدها به عنوان قبر ابولؤلؤ شناخته شده است؛ همان‌گونه که بنا و مزار یادبود امام على بن ابی‌طالب(ع) در هرات، طفلان مسلم در مزدوران سرخس و ایوان ابو مسلم در طوس ساخته شد و امروزه به عنوان مقبره این بزرگواران شناخته می شوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۰۱ ، ۰۹:۱۹
رسول چگینی