وبلاگ شخصی رسول چگینی

جستارهایی در تاریخ اسلام | امامت اهل بیت علیهم السلام | نقد وهابیت |

وبلاگ شخصی رسول چگینی

جستارهایی در تاریخ اسلام | امامت اهل بیت علیهم السلام | نقد وهابیت |

پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صوفیه» ثبت شده است

همواره با حلول ماه ربیع الاول و فرارسیدن سالگرد شهادت امام حسن عسکری علیه السلام، یکی از موضوعات تاریخی که با ابهام همراه می شود، بقعه ای است در کاشان که منسوب به ابولؤلؤ پیروز نهاوندی قاتل عمر بن خطاب است.

درباره اینکه این مزار منسوب به چه کسی است و چگونه ابولؤلؤ به کاشان رسیده، اختلافات زیادی وجود دارد که در این فِرسته قصد پرداختن به این اختلافات را نداریم. 

غرض از این نوشتار بررسی یک ادعا درباره بقعه منسوب به ابولؤلؤ در کاشان است که گفته شده، این بقعه ابتدا برای یکی از قطبهای صوفیه بوده است و با گذشت ایام، تغییر هویت پیدا کرده و به نام ابولؤلؤ شناخته شده است.
علت طرح این ادعا، فقدان منابع دست اول درباره زمان و علت ساخت این بقعه در کاشان است و به جهت عدم دسترسی به منابع، این نظریه مطرح شده که این بقعه مربوط به یکی از اقطاب صوفیه بوده که اوایل حکومت صفویه، به عنوان قبر ابولؤلؤ معرفی شده است.

قدیمی‌ترین منبع تاریخی که خبر از وجود قبر ابولؤلؤ در کاشان داده، کتاب «حبیب السیر فی اخبار افراد البشر» تألیف غیاث‌الدین خواندمیر (۸۸۰–۹۴۱هـ) تاریخ نگار هراتی است، که غالب پژوهشگران با استناد به این منبع، پیشینه انتساب این قبر به ابولؤلؤ را قرن دهم می دانند. خواندمیر نوشته است:
«فیروز بروایت شیعه از مدینه گریخته بطرف عراق شتافت و در کاشان وفات یافت.» 
(حبیب السیر فی اخبار افراد البشر، ۱۳۳۰ش، ج۱، ص۴۸۹)

البته در این گزارش تاریخی، تنها ورود ابولؤلؤ به کاشان بیان شده و نسبت به بقعه ابولؤلؤ هیچ اشاره ای نشده است، اما احتمالاً اینگونه برداشت شده که پس از مرگ ابولؤلؤ در کاشان، برای او بقعه ای ساخته اند.

با توجه به اینکه کاوشهای تاریخی و بررسی سنگ قبر موجود در این مقبره، زمان ساخت آن را سال 777 هجری (قرن هشتم) معرفی می کند، و نظر به اینکه مؤلف حبیب السیر با زمان ساخت این بنا، دو قرن فاصله زمانی داشته، ممکن است ادعای تغییر ماهیت این مقبره از یک قطب صوفی به ابولؤلؤ قابل توجه قلمداد گردد؛ زیرا آنان برای ادعای خود به جمله حک شده بر روی سنگ قبری که در این مقبره وجود داشته استناد می کنند که بر آن نوشته شده است: «هذا قبر عبد من عبادالله الصالحین حشره الله مع من کان یتولاه بتاریخ ۷۷۷». از این عبارت نتیجه گرفته اند که عبارت «عبد من عباد الله الصالحین» درباره یکی از بزرگان صوفیه بوده است.

اما دستیابی به منبعی که پیشینه انتساب این مقبره به ابولؤلؤ را مقارن یا نزدیک با زمان ساخت آن نشان دهد، این ادعا را زیر سؤال می برد.
گزارش نویافته ای که برای اولین بار، نگارنده این فرسته از آن خبر می دهد، اشاره دقیق‌تری به مزار منسوب به ابولؤلؤ و برگزاری مراسم ویژه بر این مزار دارد، توسط احمد بن إسماعیل بن عثمان بن محمد کورانی شافعی حنفی (813-893هـ) ثبت شده است. او در کتاب «الکوثر الجاری إلى ریاض أحادیث البخاری» در مقام شرح حدیثی درباره نحوه قتل عمر بن خطاب می گوید:

«وأعجب من هذا ما أذکره، وهو أن فی بلاد العجم بلد یسمى کاشان، فیه غلاة الروافض، لهم مزار عظیم معظم، یقولون: إنه قبر أبی لؤلؤة قاتِلُ عمر، ولما تواتر أن الرجل قتل هناک -وضعوا شعرًا معناه مدح علی بن أبی طالب.»
و عجیب‌تر از این، چیزی است که ذکر می کنم و آن اینکه در بلاد عجم شهری است که کاشان نامیده می شود و در آن غالیان رافضی حضور دارند، برای آنان زیارتگاه بزرگی است که می گویند: آن قبر ابولؤلؤ قاتل عمر است و چونکه به متواتر رسیده که آن مرد در آنجا کشته شده است، اشعاری می سرایند که معنای آن مدح علی بن ابی طالب [علیه السلام] است. 
(کورانی، أحمد، الکوثر الجاری إلى ریاض أحادیث البخاری، ج 6 ص 460. تحقیق: الشیخ أحمد عزو عنایة، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، الاولی، 1429 هـ.)

نکته قابل توجه اینکه احمد بن اسماعیل کورانی، متولد شهرزور (از شهرهای کنونی کردستان عراق) است که سفرهایی به عراق، شام، و روم داشته است و در نهایت در قسطنطنیه (استانبول ترکیه) از دنیا رفته است. او هیچگاه به مناطق مرکزی ایران سفر نکرده است و اطلاعاتی که درباره مزار ابولؤلؤ در کاشان را نقل کرده، از اخباری است که از دیگران شنیده است. این بدان معنی است که این مزار پیش از قرن نهم، به این نام شناخته می شده که توجه مخالفان را به خود جلب کرده است.

با توجه به اینکه قدمت بنای مزار منسوب به ابولؤلؤ  قرن هشتم است، بنابراین این ادعا که مزار منسوب به ابولؤلؤ، ابتدا مربوط به یکی از شیوخ صوفیه بوده و با گذشت ایام، به قبر ابولؤلؤ تغییر هویت یافته، زیر سؤال می رود؛ زیرا کورانی حدود 40 سال پس از ساخت این مقبره به دنیا آمده است و آگاهی یافتن او از وجود قبر ابولؤلؤ در کاشان، بر اثر شنیده هایی بوده که به گوش او رسیده است. بدیهی است تغییر هویت یک بنای شناخته شده صوفی به یک شخصیت جنجال برانگیز شیعی و شهرت یافتن آن در این مدت کوتاه (حداکثر تا زمان نگارش کتاب، حدود صد سال)، هیچ مؤید و نظیر تاریخی ندارد. در نتیجه این مزار از ابتدا به نام ابولؤلؤ ساخته شده است. 

البته این پژوهش نسبت به اینکه انتساب این قبر به ابولؤلؤ صحیح است یا خیر؟ هیچ قضاوتی ارائه نکرده و تنها به این نکته پرداخته که این مقبره از ابتدا، برای ابولؤلؤ ساخته شده است. ممکن است این مزار ابتدا به عنوان یادبود ابولؤلؤ ساخته شده که بعدها به عنوان قبر ابولؤلؤ شناخته شده است؛ همان‌گونه که بنا و مزار یادبود امام على بن ابی‌طالب(ع) در هرات، طفلان مسلم در مزدوران سرخس و ایوان ابو مسلم در طوس ساخته شد و امروزه به عنوان مقبره این بزرگواران شناخته می شوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۰۱ ، ۰۹:۱۹
رسول چگینی
دوشنبه, ۱۷ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۳۲ ق.ظ

پیشتازان بر اهل بیت(ع)!

یکی از آسیبهای فرهنگی که در سالهای اخیر رواج یافته، بروز خوانشهای غیرهمسو با اندیشه شیعه است. این جریان که بیشتر در هیئات مذهبی نمود پیدا میکند، به دنبال بازشناساندن جایگاه اهل بیت(ع) به جامعه شیعی است، اما در این مسیر، نتوانسته اند مرز میانه را به درستی پیدا کنند و از سوی دیگرِ انحراف، منحرف شده اند.
آنان با کاربست واژگان غلوآمیز در وصف اهل بیت(ع)، دوگانگی معناداری در میان محبان اهل بیت(ع) به وجود می آورند که ثمره آن را میتوان در مُقصِّره نامیدن توده شیعیان دید.

درباره این جریان توجه به سه نکته ضروری است:
۱. قصد و غرض اصلی اغلب هواداران این جریان، جبران قصور و کاستی های معرفتی مردم نسبت به اهل بیت(ع) است.

۲. مهمترین عامل این کژ اندیشیها، جهل و اطلاع نادرست از مبانی عقیدتی است.

۳. مقابله تدافعی و ایجاد دوگانه شیعه_صوفی در برابر این افراد، نه تنها راه مناسبی برای رفع این مشکل نیست، بلکه باعث پافشاری و تعمق بیشتر این اندیشه ها نزد باورمندان به آنها و همداستان پنداری صوفیان با خودشان و پذیرش آنها میشود، به ویژه اینکه اگر حکومت نیز به این مسأله ورود کند که در آن صورت باید شاهد گسترش این اندیشه در میان هیئتهای زاویه‌دار با حکومت ایران بود. چه اینکه در آن صورت این مسأله برای برخی، از یک موضوع عقیدتی، به یک موضوع سیاسی تغییر موضع میدهد و به ابزاری برای اعلام مخالفت با حکومت تبدیل میشود.

بنابراین با تبیین عقیده صحیح از منظر اهل بیت(ع)، به جای دفع حداکثری، باید با جذب حداکثری این عزیزان را با معارف اهل بیت(ع) آشنا کرد.
بدیهی است مقابله عملی با تئوریسین ها و لیدرهای این جریان، نباید مورد غفلت قرار گیرد و نباید اجازه داد افراد مجهول الحالی هدایت فکری هیئات حسینی را در دست گیرند و از اخلاص و احساسات جوانان سوء استفاده کنند.
ان شاءالله در آینده به برخی از انحرافات فکری این جریان اشاره میکنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۰۰ ، ۱۰:۳۲
رسول چگینی