وبلاگ شخصی رسول چگینی

جستارهایی در تاریخ اسلام | امامت اهل بیت علیهم السلام | نقد وهابیت |

وبلاگ شخصی رسول چگینی

جستارهایی در تاریخ اسلام | امامت اهل بیت علیهم السلام | نقد وهابیت |

پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شفا» ثبت شده است

شنبه, ۱۲ اسفند ۱۴۰۲، ۱۰:۲۰ ق.ظ

تنها کسی که هشت امام معصوم را دید!

 

در طول تاریخ افراد معدودی وجود داشته اند که عمر طولانی داشته و توفیق زیارت چند تن از ائمه (ع) برای آنها حاصل شده باشد. برای نمونه جابر بن عبدالله انصاری طبق پیشگویی پیامبر خدا(ص)، عمر زیادی کرد و امام باقر (ع) را نیز زیارت کرد. اما در این میان، یک نفر در طول تاریخ وجود دارد که توفیق یافت که هشت امام را با معرفت کامل زیارت کند.

«حَبابه والِبیه» مشهور به صاحبةالحَصاة (صاحب سنگریزه)، کسی است که در زمان امیرالمؤمنین (ع) به نزد ایشان رفت و از حضرت نشانه امامت خواست. امام سنگ کوچکی از او طلب کرد و آن را با خاتم خود مهر زد و جای مهر به صورت برجسته بر سنگ حک شد و امیرالمؤمنین (ع) توضیح داد که هر کس مدعی امامت شد اگر بر این کار توانا باشد امام مفترض الطاعه است. از آن پس حَبابه مأموریت پیدا کرد که این سنگ را نگه‏دارى کند و خدمت یکایک امامان معصوم‏ (ع) شرفیاب شود و از آنها بخواهد تا آن سنگ را با نقش انگشتر خویش مزیّن نمایند. او این کار را انجام داد و آن سنگریزه را نزد یکایک ائمه (ع) تا امام رضا(ع) می‌برد و آنان، آن را مهر می‌زدند[1]. شاید براى همین مأموریت خطیر بود که وى بارها دچار ضعف، بیمارى و پیرى مى ‏شد؛ ولى با دعاى ائمّه معصوم‏ (ع) شفا مى ‏یافت و به سنّ جوانى بر‌می ‏گشت.

حبابه تقریباً 235 سال زندگی کرد. راز طول عمر او در عنایات ائمه (ع) به ایشان است:

1️⃣ مرتبه اول: توسط امام حسین (ع)، از بیماری برص شفا یافت[2]. 

2️⃣ مرتبه دوم: در حالى که 113 سال از عمرش مى ‏گذشت و دچار مرض و پیرى شد؛ به طوری که بر اثر ضعف و ناتوانى رعشه بر اندامش افتاده بود، از برکت دعاى امام سجاد (ع) سلامتى ‏اش را بازیافت و به سنّ جوانى برگشت[3].

3️⃣ مرتبه سوم: در زمان امام باقر (ع) با تبرک حضرت از بیماری پیسی شفا یافت[4].

4️⃣ مرتبه چهارم: در زمان امام صادق (ع) با دعای حضرت، بیماری بدنی او از بین رفت[5].

وقتی او نزد امام رضا (ع) رسید، حضرت به او بشارت امیرالمؤمنین (ع) را یادآور شدند که در رکاب حضرت مهدی (ع) جزء رجعت کنندگان در هنگام ظهور امام زمان (ع) خواهد بود[6].

بدین ترتیب این بانوى سعادتمند توفیق یافت که هشت امام را زیارت کند و 9 ماه پس از اینکه امام رضا (ع) سنگریزه او را مهر کردند، در سن 235 سالگى از دنیا رفت و امام رضا (ع) بر جنازه‌‏اش نماز گزارد و پیراهن مبارکش را بر بدن پاک آن بانوى گرامى، کفن نمود و او را به دست خویش به خاک سپرد[7].

 نکته قابل توجه این که: سنگریزه مورد اشاره در روایت حَبابه، بعد از مرگ او در دست بازماندگانش بوده و به وسیله آنها به دست امامان بعد از امام رضا (ع) نیز رسیده و آن بزرگواران چون پدرانشان بر آن مهر نهاده‏اند. دلیل این نکته، روایاتی است که بر عرضه این سنگریزه بر امام جواد (ع) [8] و امام حسن عسکری (ع) [9] توسط نوادگان حبابه دلالت دارد. از سرگذشت این سنگریزه گزارشی موجود نیست. 

 به دست‌اندرکاران و تهیه‌کنندگان رسانه پیشنهاد می شود از سرگذشت این بانوی مؤمنه برای تولید فیلم و مجموعه تلویزیونی استفاده شود.

 

منابع:
[1]. الکافی، ج 1 ص 346.
[2]. رجال الکشى، ص 106.
[3]. المناقب ابن شهرآشوب، ج 4 ص 135.
[4]. بصائر الدرجات، ج‏1 ص270.
[5]. اثبات الهداة، ج 5 ص 438.
[6]. الهدایة الکبری، ص 169.
[7]. الهدایة الکبری، ص 170.
[8]. اثبات الهداة، ج 6 ص 167.
[9]. اثبات الهداة، ج 6 ص 279.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۰۲ ، ۱۰:۲۰
رسول چگینی
جمعه, ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۸:۲۳ ق.ظ

گزارش تاریخی از شفای زائر ائمه(ع) بقیع

 

یکی از توصیفات بقیع توسط فرهاد میرزا (1233-1305ق)، ملقب به معتمدالدوله، پسر پانزدهم عباس میرزاى نایب‌السلطنه، فرزند فتحعلیشاه قاجار، برادر محمدشاه قاجار و عموی ناصرالدین شاه، از مشاهیر رجال عهد ناصرالدین شاه ثبت شده است. او در سفرنامه خود که به نام «هدایه السبیل و کفایه الدلیل» است، رویدادهای مشاهده قبرستان بقیع در مدینه منوره را گزارش کرده است.

در بخشی از این گزارش، به شفا گرفتن پای خود با توسل به ائمه بقیع علیهم السلام اشاره کرده است:

«روز جمعه هیجدهم ذی القعده [1292ق]: بعد از طلوع آفتاب به روضه مبارکه مشرف شده از باب جبرئیل که به طرف بقیع است، داخل شدیم. اذن دخول و زیارت حضرت رسول و فاطمه بتول [را] به قاعده ای که در کتاب هدایة السالکین در اعمال بیت الله الحرام مسطور است، بجا آوردم. بعد از باب جبرئیل در آمده، به زیارت ائمه بقیع مشرف شدم. صندوق ائمه اربعه در میان صندوق بزرگ است که عباس عم رسول الله نیز در آن صندوق است. متولی آنجا، در صندوق را باز کرده به میان ضریح رفتم و دور ضریح طواف کردم. میان صندوق و ضریح، کمتر از نیم ذراغ است که به زحمت می توان حرکت کرد بلکه برای آدمهای قطور متعسر است.
در کنار مقبره امام حسن(ع) بی اختیار به حالت عجز پای خود را به صندوق دراز کرده، عرض کردم: «یابن رسول الله، یا معدن الجود و السخاء أُنشدک بحق أمک الطاهره الصدیقة، که من از تهران به قصد زیارت آستان جد بزرگوار تو و مادر صدیقه تو درآمدم، پای من به این حالت بُوَد. تو را به حق مادرت قسم می دهد اگر در اجل مهلتی است، پای مرا شفا بده که به وطن مألوف با این پای موف نروم.»
آن جمع بر دمع من حسرت می خورند بل بر اشک من رشک می برند و من ضریح را صریح در بغل داشته شفا می طلبیدم. الحمدلله که شفای عاجل عطا فرموده و در حق این ذلیل ترحم نموده، ألم و ورم تا در مدینه بودم تمام شد  حرکت بی ادبانه این بنده ذلیل در آن آستان همایون به مغفرت مقرون گردید.»

سفرنامه فرهاد میرزا (هدایه السبیل و کفایه الدلیل)، ص 140.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۸:۲۳
رسول چگینی