وبلاگ شخصی رسول چگینی

جستارهایی در تاریخ اسلام | امامت اهل بیت علیهم السلام | نقد وهابیت |

وبلاگ شخصی رسول چگینی

جستارهایی در تاریخ اسلام | امامت اهل بیت علیهم السلام | نقد وهابیت |

پیوندها

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امامت» ثبت شده است

پنجشنبه, ۱۹ آبان ۱۴۰۱، ۰۹:۲۷ ق.ظ

لقب «امیرالمؤمنین»؛ بدعت صحابه یا سنت پیامبر(ص)!

در روزهای گذشته شاهد سخنانی از برخی علمای اهل سنت بوده ایم که مدعی «امیرالمؤمنین» خواندن مولوی عبدالحمید بوده اند. در اینجا این سؤال به وجود می آید که آیا کاربرد این لقب برای افراد مختلف جایز است؟

در پاسخ به این پرسش باید اظهار کرد که در میان اهل سنت، امیرالمؤمنین بر همه خلفای راشدون (غیر از ابوبکر)، خلفای اموی و عباسی اطلاق شده است. آنان قائل هستند هر کسی که حاکم جامعه اسلامی باشد، امیرالمؤمنین است. مراد از امامت عظمی، رهبری جامعه و تشکیل حکومت است. بر این اساس هر یک از حاکمان مورد تأیید اهل سنت! امیرالمؤمنین نامیده می شود. البته امروزه در تلقیب به این لقب، استانداردهای چندگانه وجود دارد و مثلاً علمای وهابی، حاکمان مصر را امیرالمؤمنین نمی دانند و بالعکس!
https://www.kulalsalafiyeen.‎com/vb/showthread.php?t=39537

اما نکته مهمی که پیرامون لقب «امیرالمؤمنین» وجود دارد، این است که در بین اهل سنت مشهور شده که اولین شخصی که این لقب برای او استفاده شد، عمر بن خطاب بوده است. روایت های گوناگونی در نحوه کاربست این لقب بر خلیفه دوم شنیده می شود. برخی گفته اند خود خلیفه، این دستور را ابلاغ کرد.
(طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج 4، ص 208؛ بیروت، دار التراث، دوم، 1387ق)

برخی می گویند عمرو بن عاص از شنیدن این لقب خوشنود شد و آن را برای خلیفه دوم به کار برد (ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله‏، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 3، ص 1151، بیروت، دار الجیل، اول، 1412ق). برخی نیز مغیرة بن شعبه یا ابوموسی اشعری یا افراد دیگری را مبدع این لقب برای خلیفه دوم دانسته اند. 
(ابن‌خلدون، دیوان المبتدأ و الخبر، ج۱، ص۲۸۳؛ بیروت، دار الفکر، دوم، ۱۴۰۸ق)

این در حالی است که روایات متعددی در منابع شیعه و سنی وجود دارد که پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم این لقب را برای علی بن ابی طالب علیه السلام به کار بردند و به دیگران نیز دستور دادند که علی بن ابی طالب را با این لقب خطاب کنند. برای نمونه می توان به روایت ابن مردویه اصفهانی (م 410هـ) مفسر و مورخ مشهور اهل سنت اشاره کرد. او در کتاب «مناقب علی بن ابی طالب و ما نزل من القرآن فی علی بن ابی طالب»، در فصل سوم، به القاب حضرت اشاره کرده که اولین آن را «امیرالمؤمنین» می داند. سپس هشت روایت ذکر کرده که در آنها، علی بن ابی طالب علیه السلام به عنوان امیرالمؤمنین معرفی شده است. حدیث اول از حذیفة بن یمان نقل شده است:
«قال: امرنا النبی(ص) ان نسلّم علی علی بن ابی طالب بـ یا أمیرالمؤمنین و رحمة الله و برکاته.»
پیامبر(ص) به ما دستور داد که بر علی بن ابی طالب اینگونه سلام بدهیم: [سلام علیکم] با امیرالمؤمنین و رحمة الله و برکاته.
(ابن مردویه اصفهانی، احمد بن موسی، مناقب علی بن ابی طالب، ص 55؛ قم، دارالحدیث، دوم، 1424ق.)

همچنین حافظ ابونعیم اصفهانی (م 430هـ) محدث و مورخ اهل سنت در کتاب «حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء» این حدیث را ذکر کرده است:
عن أنس، قال: قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: «یا أنس اسکب لی وضوءا»، ثم قام فصلى رکعتین، ثم قال: " یا أنس أول من یدخل علیک من هذا الباب أمیر المؤمنین، وسید المسلمین، وقائد الغر المحجلین , وخاتم الوصیین، قال: أنس: قلت: اللهم اجعله رجلا من الأنصار، وکتمته إذ جاء علی، فقال: «من هذا یا أنس؟»، فقلت: علی، فقام مستبشرا فاعتنقه، ثم جعل یمسح عرق وجهه بوجهه، ویمسح عرق علی بوجهه، قال علی: یا رسول الله لقد رأیتک صنعت شیئا ما صنعت بی من قبل؟ قال: «وما یمنعنی وأنت تؤدی عنی، وتسمعهم صوتی، وتبین لهم ما اختلفوا فیه بعدی» رواه جابر الجعفی، عن أبی الطفیل، عن أنس، نحوه.
انس بن مالک گفت: رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: ای انس، برای وضو گرفتن، برای من آب بریز. سپس حضرت ایستاد و دو رکعت نماز خواند و سپس فرمود: ای انس اولین کسی که از این در بر تو داخل می شود، امیرالمؤمنین و سید مسلمین و رهبر سفیدرویان و خاتم وصی‌ها است. انس گفت با خود گفتم: خدا کند که او شخصی از انصار باشد که ناگهان علی آمد. پیامبر(ص) فرمود: این چه کسی است ای انس؟ گفتم: علی است، پیامبر شادمان ایستاد و علی را در آغوش گرفت و عرق او را خشک کرد. علی گفت: یا رسول الله، شما را دیدم که کارهایی انجام دادید که قبلاً انجام نمی دادید؟ پیامبر(ص) فرمود: چه چیزی مرا از این کار منع کند در حالی که تو حق مرا به جای می آوری و صدای مرا به آنها می رسانی و اختلافاتی که پس از من به وجود می آید را برای آنان تبیین می کنی.
(ابونعیم اصفهانى، أحمد بن عبدالله، حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء، ج 1 ص 63؛ مصر، السعادة بجوار محافظة مصر، 1394 هـ.) 

همچنین مرحوم سید بن طاووس (م 664هـ) محدث برجسته شیعه، کتابی با عنوان «الیقین باختصاص مولانا علی بإمرة المؤمنین» نوشته است. او در این کتاب با استناد به ۲۲۰ حدیث از منابع اهل‌سنت، لقب امیرالمؤمنین را تنها در شأن امام علی(ع) دانسته است. 

بنابراین بر خلاف ادعای اهل سنت، اولین کسی که لقب امیرالمؤمنین بر او اطلاق شد، علی بن ابی طالب(ع) است. همچنین اینکه رسول خدا(ص) هیچگاه این لقب را برای دیگر صحابه به کار نبرده اند. در نتیجه همانگونه که القاب و ویژگی هایی مانند «باب مدینة العلم»، «یعسوب الدین»، «قائد الغر المحجلین» اختصاص به حضرت علی(ع) دارد، لقب امیرالمؤمنین نیز یک لقب اختصاصی است که پیامبر(ص) تنها برای حضرت علی(ع) به کار برده اند. با وجود این روایات صریح، نادیده گرفتن آنها و کاربرد این لقب نه تنها برای برخی علما و حاکمان، که حتی برای دیگر خلفا وجهی ندارد! 

شایان ذکر است مراد از کاربرد نادرست این لقب، ترویج و تشهیر آن است و نه استفاده از آن با عذر تقیه و ترس از خطر جانی! بنابراین استعمال این لقب برای برخی خلفای اموی و عباسی از سوی اهل بیت(ع) در این راستا تفسیر می شود و تأییدی بر صحت تلقیب به این لقب نیست.
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۰۱ ، ۰۹:۲۷
رسول چگینی


میگویند پس چه شد! اینقدر برای ظهور امام زمانتان دعا کردید ولی هیچ اتفاقی نیفتاد! اصلا مطمئنید خبری در راه است...؟!
با خود میگویم این غافلان را به حال خود واگذار، آنان جرعه ای از عشق و محبت امام زمان(ع) نچشیده اند...

اما لختی تامل...
گریبان چاک کن و آئینه وجودت را نظاره گر باش
آیا تصویری از آن امام غائب در لوح دلت نقش بسته؟!
آیا از سویدای دلت نغمه نیاز به درگاهش روانه کرده ای؟!
آیا هجر و دوری او جانت را به لب رسانده؟!
آیا لبهایت در رثای غربتش به ستایش مشغول بوده؟!
آیا کام تو از شیرینی وصال او بهره مند گشته؟!
و هزاران آیای دیگر که جز سرافکندگی و شرم پاسخی برای آن در چنته ندارم...

آری ما را به سخره بگیرید
ما را ملامت کنید و به حال خودمان واگذارید
ما در گوش عالم نواخته ایم که عاشق مهدی فاطمه(س) ایم ولی گامهای نخستین عاشقی را هم از بَر نیستیم
ما فراموش کرده ایم که عاشق اگر رنگی از معشوق نگیرد، در عشق خود صادق نیست
ما رنگی نگرفته ایم
خودمان نخواسته ایم که رنگی شویم...

ما را ببخش
خیلی منتظرت گذاشتیم
هرگز دری به رویت نگشودیم
حتی مسیر آمدنت را هموار نساختیم
از مسیر خانه ات نپرس که صمٌ بٌکمیم
قطب نمای دلمان بیراهه می گوید
ما را ببخش که همه دارایی ما همین زبانمان است
اما گاهی دلمان برایت تنگ می شود
گاهی هوای بودنت می کنیم
گاهی خنکای حضورت دل تفتیده مان را حیاتی دوباره می بخشد
گاهی تو را میخواهیم
فقط گاهی...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۰۰ ، ۰۹:۱۴
رسول چگینی
دوشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۱۱ ق.ظ

دلنوشته ای در شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

یا منتقم!
میگویند خاک سرد است؛ اما این خاک سرد، یارای خنثی کردن گرمای خون شهید را ندارد. 
آری خون شهید شعله پر فروغی است که چون فانوسی تابان، نجات بخش گمشدگان وادی حیرت است و ما کشتی شکستگانیم که باد شُرطه نیز بدون این مِهر درخشان نمیتواند دیدار آشنا را زنده بگرداند.
قریب به یک اربعین از شهادت حاج قاسم میگذرد اما این داغِ بر دل نشسته، نه تنها کهنه‌ نمیشود، بلکه بر سوز و گداز این عشق افزوده میگردد.
این غم چنان سنگین است که حتی قصاص قاتلین هم نمیتواند جایگزینی بر این غم فراق شود...
.
و تو چه میدانی از داغهای سر به مُهری که هنوز هم دلهایی را مجروح و قلبهایی را محزون میگرداند!
آری امروز میفهمیم چرا حضرت حجت(ع) هنوز هم سوگوار غم مادر است و در طلیعه ظهور، به قصاص قاتلین حضرتش می پیرازد.
برخی درصدد نفی این روایات بوده اند و آن را مخالف عقل پنداشته اند، اما غافل از آنکه مرحمی برای این داغ بیابند!
داغ مادر فراموش نشدنی است، به ویژه مادر شهیده!
مهدی فاطمه(ع) پس از ظهور به سراغ قاتلین ام أبیها(س) میروند و اینگونه تسلایی بر قلب شیعیان می نهند!
و تو چه میدانی غم مادر چیست، آنهم شهیده مظلومه مغصوبه مکسوره...
یا منتقم آل محمد(ع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۹ ، ۰۹:۱۱
رسول چگینی